زن در مفاهيم بديع قرآني

پدیدآورمنصوری لاریجانی

تاریخ انتشار1388/09/22

منبع مقاله

share 400 بازدید
زن در مفاهيم بديع قرآني

گفتگو با دكتر منصوري لاريجاني و برداشتي از تفسير راهنماي آيت اللّه‏ هاشمي رفسنجاني

پيام رسا و جان پرور مقام عظماي ولايت به كنگره عظيم حج در سال گذشته طنين خوش آهنگ و دلنوازي بود كه «مسكّن الفؤاد» همه مؤمنين دردآشنا گرديد. تأكيد ايشان بر «ضرورت ابتكار جهت آفرينش مفاهيم نو در منبع لايزال قرآن مجيد» ما را بر آن داشت كه به جست و جو و غواصي در درياي معارف كلام وحي بپردازيم و از آن رو كه رسالتمان ارتقاي كيفي مباحث مرتبط با زنان است، اختصاصا به اين موضوع پرداختيم. و در اين جهت از برخي اشارات متعدد تفسير راهنماي آيت اللّه‏ هاشمي رفسنجاني و همچنين محضر استاد گرانمايه جناب آقاي دكتر منصوري لاريجاني بهره جستيم. حاصل خوشه‏چيني‏مان از خرمن جاويد قرآن ارزاني قرآن باوران و قرآن ياوران باد.

تفاوت اصل آفرينش مفاهيم نو از قرآن كريم با بدعت قرائت‏هاي نوين از قرآن چيست؟ و جايگاه قاعده محكم و متشابه در اين مقوله چيست؟
استاد منصوري لاريجاني:
قرآن كريم هر لحظه منظري نو و جلوه‏اي نوين در چشم‏انداز عاشقانش قرار مي‏دهد. اصلاً قرآن سخن انسان‏ها نيست كه محصور زمان و مكان شود، بلكه كلام خداست و يكي از نشانه‏هاي اعجاز قرآن تازگي و طراوت هميشگي آن است، نه تنها تازه و باطراوت است بلكه همواره لطائف و مفاهيم نو به بشر عرضه مي‏كند. فلذا انسان با هر تحليل عقلاني به قرآن بپردازد با دريايي از مفاهيم و معاني عميق مواجه مي‏شود.
مولاي متقيان حضرت علي عليه‏السلام در نهج‏البلاغه درباره عظمت اعجاز قرآن مي‏فرمايد: «ظاهرُهُ أنيق و باطنه عميق». انيق يعني ظاهر الفاظ و كلمات و نوع چينش آنها در آيات بسيار زيبا و اعجاب آور است به طوري كه از اهل فن و اديب مؤدب دل مي‏برد و در عين حال، باطن او عميق است. يعني قرآن دو بطون و لايه لايه است. انسان هر لايه و طبقه‏اي از معاني را طي مي‏كند مجددا با طبقه‏اي ديگر مواجه مي‏شود. در احاديث ما هفت بطن و بعضا تا هفتاد بطن براي قرآن ذكر كرده‏اند. به قول مولوي:
زير ظاهر باطني هم قاهر است حرف قرآن را مبين كه ظاهر است
مي‏شود در او خردها جمله گم زير آن باطن بود بطن دوم
بنابراين، انسان بايد غواص بحر قرآن شود تا در آن دُرّ معاني را صيد كند والاّ قرائت‏هاي مفهومي و عقلاني صرف نه تنها انسان را محرم قرآن نمي‏كند، بلكه مانع و حجاب معاني هم مي‏شود.
قرآن علاوه بر حوزه معاني و مفاهيم، حوزه محكمات هم دارد، يعني محكمات قللي رفيع و بيّن و روشن هستند و مفاهيم عقل بشري در صراحت آن راهي ندارد. بدين ترتيب، قرائت‏هاي نوين از قرآن در حوزه مفاهيم هستند كه در آئينه محكمات تعريف مي‏شوند.
گزيده تفسير راهنما ذيل آيه 57 از سوره آل‏عمران:
5- قرآن مشتمل بر آيات محكم و متشابه است: «منه آيات محكمات ... و اخر متشهابهات»
6- آيات محكم، اصل و اساس قرآن است: «منه آيات محكمات هن ام الكتاب» به اصل و اساس هر چيز«اُمّ» گفته مي‏شود. (مفردات راغب).
7- آيات محكم قرآن، مرجع فهم و تفسير آيات متشابه است: «منه آيات محكمات هن ام الكتاب و اخر متشابهات» «ام» در لغت عرب به هر چه مرجع چيز ديگري باشد گفته مي‏شود. (روح‏المعاني، ج 3، ص 70)
8- برداشت از آيات متشابه، بدون ارجاع آنها به آيات محكم جايز نيست: «فاما الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه»
9- امكان دستاويز قرار دادن حق در جهت باطل وجود دارد. «فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»
10- پيوستگي و انسجام آيات محكم قرآن: «منه آيات محكمات هن ام الكتاب» از تعبير به «ام» كه مفرد است، مي‏توان استفاده كرد كه كليه آيات محكم قرآن، پيوسته و داراي انسجام است.
11- افراد منحرف (كج‏انديشان)، دنبال كننده آيات متشابه، براي ايجاد فتنه هستند. «فاما الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»
12- قلب‏هاي منحرف، منشأ فساد و فتنه هستند. «فأمّا الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة».
13- سوء استفاده منحرفان از قرآن، در جهت ايجاد فتنه: «فاما الذين في قلوبهم زيغ ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»
15- عدم جواز فتنه جويي و تأويل نادرست از قرآن «فاما الذين في قلوبهم زيغ ... ابتغاء الفتنة و ابتغاء تأويله»
16- منحرفان، به منظور تأويل محكمات، متشابهات را دنبال مي‏كنند: «فاما الذين في قلوبهم زيغ ... ابتغاء الفتنة و ابتغاء تأويله» بنابراين كه ضمير در «تأويله» ارجاع به «ام الكتاب» شود كه عبارت است از آيات محكم.
30- كارايي هر يك از آيات محكم و متشابه، در تربيت انسان: «كل من عند ربنا» هر كدام از آيات محكم و متشابه، ناشي از مقام ربوبيت خدا (من عند ربنا) است. بنابراين هر دو دسته، براي تربيت است.
31- كج‏انديشي و گرايش قلب به باطل ،مانع از ژرف‏نگري در علم است. «فاما الذين في قلوبهم زيغ ... والراسخون في العلم» از مقابله دو گروه (كج‏انديشان و راسخان در علم)، استفاده شده است.
32- وجود معارفي در قرآن كه فهم آن تنها در اختيار گروه خاصي است: «و ما يعلم تأويله الا اللّه‏ والراسخون في العلم».
33- رسوخ در علم، زمينه ايجاد روحيه تسليم در برابر خدا و آيات اوست: «والراسخون في العلم يقولون امنا به»، و همچنين لحن آيه، دلالت بر تسليم ايشان دارد.
34- جز خردمندان، كسي قدرت درك ويژگي‏هاي آيات محكم و متشابه را ندارد: «و ما يذكّر الا اولوالباب» ظاهرا مراد از متعلق «ما يذكّر»، مطالب عنوان شده در همين آيه است.
41- لزوم ايمان توأم با عمل به آيات محكم و ايمان به آيات متشابه بدون مبنا قرار دادن آن براي عمل: «منه آيات محكمات و اخر متشابهات». امام صادق عليه‏السلام : «ان القرآن فيه محكم و متشابه فاما المحكم فنؤمن به و نعمل به و ندين و اما متشابه فنؤمن به ولا نعمل به» و هو قول اللّه‏ تبارك و تعالي: «فاما الذين في قلوبهم....».
اشتراكات زن و زمين (كشتزار) در قرآن و وجه تسميه ازدواج به «ميثاق غليظ» چيست؟
استاد منصوري لاريجاني:
در مورد اشتراك زمين با زن در واژه «حرث» بايد گفت كلمه حرث مصدر است و به معناي زراعت مي‏باشد. نه به معناي زمين. زمين از آن جهت كه حاصلخيز و زنده براي پرورش دانه‏ها و بذرهاست، او را حرث گويند. زن پرورشگاه بذر انسان‏هاست. چنانكه در آيه 223 سوره بقره مي‏خوانيم: «نساءكم حرث لكم فأتوا حرثكم انّي شئتم». بدين ترتيب مزرعه آدميت است نه تنها آدم، يعني نه تنها تكوين جسم بلكه تعالي روح فرزند هم از زمان صورت‏بندي در رحم مادر آغاز مي‏شود. پس بهتر است حرث را محل تجلي و دميدن روح از ناحيه خدا در انسان بدانيم و اگر زن نباشد قطعا نسل آدمي منقطع مي‏شود. همان طور كه اگر كشتزار نباشد بذري در خاك نشو و نما نمي‏كند. اگر زنان از مجموعه جامعه حذف شوند، هيچ انساني در كره خاكي بر جاي نخواهد ماند. پس «حرث» به مفهوم جديد عبارت است از هويت و جوهر حيات بشريت.
ميثاق غليظ همان عهد و پيماني است كه در هنگام عقد ازدواج از شوهر مي‏گيرند و اين در آيه 21 سوره نساء آمده است: «و اخذن منكم ميثاقا غليظا».
البته انحصار صريح اين حق به زن حكايت از اهميت مقام زن در اسلام دارد، زيرا اسلام مي‏خواهد زن به عنوان زيباترين گوهر خلقت مورد بي‏توجهي مرد قرار نگيرد. از اين جهت، با گرفتن پيمان سخت از مرد او را ملتزم به رعايت حقوق زن مي‏كند. امام باقر عليه‏السلام ميثاق غليظ را پيمان خوش‏رفتاري و مهرباني مرد نسبت به زن مي‏داند.
گزيده‏اي از تفسير راهنما ذيل آيه 223 از سوره بقره:
1- زن، كشتزار بذر انسان است: «نساؤكم حرث لكم»
2- عقيم نبودن، از ويژگي‏هاي زن شايسته و كامل است: «نساءكم حرث لكم». از خصوصيات مهم زن، قابليت بارور شدن او براي بقاي نسل است. بنابراين، چنانچه زن نازا باشد، فاقد اين ويژگي مهم است و طبعا چنين زني از جهت طبيعي كامل نخواهد بود.
3- توالد و تناسل، از فلسفه‏هاي مهم آميزش جنسي است: «نساؤكم حرث لكم فأتوا حرثكم اني شئتم و قدموا لانفسكم». اولاً از بين تمامي اهداف آميزش، تنها به توالد و تناسل (حرث) اشاره مي‏كند و ثانيا مراد از جمله «و قدموا لانفسكم»، بنابر نظر برخي از مفسران، فرزند است.
4- جواز آميزش با همسران، به هر صورت و كيفيتي: «نساؤكم حرث لكم فأتوا حرثكم اني شئتم» بنابراين كه «اني» به معناي «كيف» باشد.
8- لزوم دقت در انتخاب همسر و مراعات آداب آميزش، براي بوجود آمدن فرزندان صالح: «نساءكم حرث لكم .... و قدموا لانفسكم». دقت كشاورز در انتخاب زمين مورد كشت و نيز سعي تمام در بوجود آوردن شرايطي براي به ثمر نشاندن محصولي عالي، از وجوه مشابهت بين همسر و كشتزار است كه مي‏تواند مورد نظر آيه باشد.
9- لزوم بهره‏گيري از روابط زناشويي و خانوادگي، در جهت ذخيره و تقديم اعمال خير براي آخرت: «فأتوا حرثكم اني شئتم و قدّموا لانفسكم» از اينكه در پي سخن از «حرث» بودن زنان، توصيه به پيش فرستادن اعمال خير شده است استنباط مي‏شود كه زندگي از نظر قرآن بايد در مسير رسيدن به بهره‏هاي اخروي و انجام اعمال نيك قرار گيرد.
13- هشدار الهي به مردان، نسبت به رعايت احكام الهي در محيط خانواده: «نساؤكم حرث لكم... و اتقواللّه‏ واعلموا انكم ملاقوه» امر به تقوا و توجه دادن انسان‏ها به ملاقات خدا (روز پاداش و كيفر) پس از بيان احكامي درباره زندگي، مي‏تواند هشداري باشد به آنان كه احكام الهي را مراعات نمي‏كنند.
گزيده‏اي از تفسير راهنما ذيل آيه 21 از سوره نساء:
8- لزوم پايبندي به تعهدات و پيمان‏ها: «و كيف تأخذونه.... و اخذن منكم ميثاقا غليظا».
9- بازپس‏گيري مهريه زنان، شكستن پيمان محكمي است كه همسران با شوهران خويش بسته‏اند: «وكيف تأخذونه و قدافضي بعضكم الي بعض و اخذن منكم ميثاقا غليظا».
10- برانگيختن وجدان انساني از روش‏هاي قرآن براي ايجاد تعهد نسبت به رعايت پيمان‏هاي زناشويي است: «و كيف تأخذونه .... و اخذن منكم ميثاقا غليظا»
11- مهريه، حقي براي زن در قبال آميزش و پيمان زناشويي است: «و كيف تأخذونه و قدافضي» جمله «وقد افضي» كه كنايه از آميزش است، و جمله «اخذن منكم» كه دلالت بر عقد زناشويي مي‏كند، بيانگر اين است كه زن در قبال آن دو، مالك مهريه است.
12- عقد نكاح پيمان استواري است كه زن از مرد گرفته است: «و اخذن منكم ميثاقا غليظا». امام محمدباقر عليه‏السلام درباره ميثاق در آيه فوق فرمود: «الميثاق، الكلمة التي عقد بها النكاح...».
13- زندگي پسنديده با همسر يا آزاد گذاردن وي با رفتار نيك، پيمان زن از مرد به هنگام ازدواج است: «و اخذن منكم ميثاقا غليظا». از امام محمد باقر عليه‏السلام درباره «ميثاق» در آيه فوق چنين نقل شده است كه: «الميثاق الغليظ، هو العهد المأخوذ علي الزوج حالة العقد من امساك بمعروف او تسريح باحسان».
روش‏شناسي قرآن در حوزه‏مفاهيم مربوط به زن در عرصه خانوادگي و سياسي - اجتماعي چيست و جايگاه ويژه زن در قرآن چگونه تبيين شده است؟
استاد منصوري لاريجاني:
در قرآن كريم، نه در حوزه مفاهيم، بلكه در قالب احكام معين به حقوق خانوادگي و اجتماعي و سياسي زن كاملاً توجه شده است. زن از آنجا كه مظهر عطوفت و مهرباني است به راحتي مي‏تواند بين اعضاي خانواده روابط سالمي برقرار كند و بسياري از مشكلات را با حوصله و خوش رفتاري حل و فصل نمايد. روي گشاده و باز او آتش خشم شوهر را به راحتي خاموش مي‏كند و آثار ناشي از خستگي كار روزانه را از چهره مرد مي‏زدايد و ناسازگاري‏هاي موجود بين فرزندان را به مدارا و همياري مبدل مي‏سازد. به هر حال، دلسوزي و حسن خلق زن به راحتي اركان خانواده را حفظ مي‏كند. به همين دليل، خداوند متعال تأكيد مي‏كند كه زن بايد دامن خود را كه مظهر پاكي، صفا و حريم حفظ اخلاق و روابط صميمي خانواده است به خوبي حفظ كند و نسبت به شوهر فروتن و خوش رفتار باشد: «فالصّالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ اللّه‏» زنان در مقابل حقوقي كه خداوند براي آنها مقرر فرموده است بايد نيكوكار و فروتن در مقابل همسر بوده و نگهبان دامان خود و اموال شوهر خويش باشند. اسلام از جهات مهمي به حقوق زن و اعطاي هويت مستقل به او در برابر مرد توجه كرده است. به طوري كه زن مي‏تواند آزادانه در مسائل سياسي، اجتماعي و اقتصادي مشاركت داشته باشد و رأي و نظر او در تصميم‏گيري‏هاي مهم سياسي و تدابير اجتماعي در كنار آرا و نظرات مردان قابل توجه است. هيچ كس نمي‏تواند حق مشاركت عمومي و نظرات آنها را زير پا بگذارد يا خواست و عقيده خود را بر آنان تحميل نمايد. نگاهي كوتاه به نقش حضرت زهرا عليها‏السلام در عرصه سياست و دفاع از حريم ولايت و همچنين نقش حضرت زينب عليها‏السلام در ادامه نهضت عاشورا از مصاديق روشن حضور و مشاركت زنان در عرصه سياسي و اجتماعي بحساب مي‏آيند و همچنين تعريف حضور زن در نظام جمهوري اسلامي و حضور فعال آنان در همه عرصه‏ها قابل توجه است. اما روش قرآن و اسلام در تعريف اين حضور منوط به حفظ حرمت و شخصيت معنوي زن است كه زنان مسلمان و حتي ساير زنان عالم بايد بر اين توجه و عنايت الهي همواره شاكر باشند.
از كرامت‏هاي خاص زن اينكه قرآن او را كانون آرامش خانواده و اجتماع مي‏داند «و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنواليها و جعل بينكم مودّةً و رحمةً ان في ذلك لآيات لقوم يتفكرون» و از آيات لطف خدا آن است كه براي شما از جنس خودتان جفتي بيافريد كه مايه آرامش و انس و رأفت شما واقع شود و اين براي مردم با فكر، دليل علم و حكمت آشكار حق است.
به راستي حكمت زيباي حق اين است كه اگر زن از بهداشت رواني واخلاقي برخوردار باشد، زندگي آرام و سالمي را بنا مي‏كند و در اعماق وجود مرد و فرزندان بذر مهر و مهرباني مي‏پاشد، به همين دليل، زن از جمله آيات خداوندي محسوب مي‏شود. بدين ترتيب، اگر بگوييم كه زن با ظهور اسلام هويت پيدا كرده و از حقوق فردي و اجتماعي بهره‏مند شده است سخني به عدل و انصاف گفته‏ايم. نگاهي هر چند محدود و مختصر به تاريخ حيات زن و برخورد مكاتب و اقوام گذشته با موجوديت زن، كمّ و كيف ادعاي ما را روشنتر مي‏كند. در دوران توحش، ارزش و منزلت زن در رديف حيوانات اهلي و ابزار كار و توليد بوده است و زماني هم براي ارضاي شهوات و كارهاي پست از او بهره مي‏جستند و در مقابل اين همه كار طاقت فرسا از كمترين حقوق خانوادگي و اجتماعي محروم بود. نه اختياري در خانه و تصرف ثروت داشت و نه نقشي در تربيت فرزندان و نه از نعمت علم و دانش بهره‏مند بود. بلكه همچون ابزاري بي‏اراده در دست مردان اسير بود و به انجام كارهاي مغاير با اقتضاي فطرت خويش مجبور مي‏شد. متأسفانه در دوران قبايل نيمه وحشي اعتقادات شومي نسبت به زن وجود داشت و افراد قبايل عمل به آن را از وظايف مذهبي خود مي‏دانستند. صاحبان و مروّجان اين تفكر نه تنها حقوق و حرمت زن را ناديده مي‏گرفتند، بلكه در اصل وجود زن نيز قضاوتي ناروا داشتند. به طوري كه او را آفريده شيطان مي‏دانستند و روح انساني و آخرتي براي او قائل نبودند و او را مظهر پليدي و ابزار اغواي شيطان مي‏پنداشتند. از اين جهت آزار و اذيت او را بهترين عمل در پيشگاه معبود خويش قلمداد مي‏كردند و به دليل همين تفكر بود كه دختران را زنده به گور مي‏كردند تا دامنه شيطان گسترش نيابد. در كشورهاي اروپايي اگر چه زن انسان شناخته شد اما به شكل ناجوانمردانه‏تري به اسارت جديد گرفتار آمد و همچنان از مزاياي اجتماعي محروم ماند، به طوري كه از حقوق فردي بي‏بهره بود، حق انتخاب شوهر نداشت و هر كسي را كه والدين دختر مي‏پسنديدند او هم به ناچار بايد به شوهري مي‏پذيرفت و حتي تصرفي در اموال و اولاد خود نداشت و در كارهاي سخت محيط خانواده و امور زراعي به عنوان ابزار از او استفاده مي‏شد. «هانري هشتم» طبق فرماني زنان را از مطالعه كتاب مقدس ممنوع داشت و طبق قانوني كه حدود سال 1850 وضع گرديد زنان در شمار اتباع كشور به حساب نمي‏آمدند، حقوق شخصي نداشتند و مالك اموال خود و حتي لباس‏هايي كه به تن داشتند نبودند. در كشورهاي فرانسه و ژاپن اموال موروثي را خاص پسران و در غياب آنها نوادگان و در صورتي كه فرزند ذكور نباشد متعلق به ذكور ديگر طبقات فاميل مي‏دانند و اموالي كه شخص متوفا در اثر كسب و كوشش به دست آورده نيز متعلق به پسران است، ولي در صورتي كه پسري وجود نداشته باشد در اختيار دختران قرار مي‏گيرد. مشروط به اينكه دختران ازدواج نكرده يا از شوهرانشان طلاق گرفته باشند كه اين بر اساس ماده 1970 قانون در ژاپن است، به اين ترتيب دختران سهم الارث ناچيزي دارند. بعد از انقلاب صنعتي و توسعه كارخانه‏ها و دستگاه‏هاي توليدي، صاحبان سرمايه با كمبود نيروي انساني مواجه شدند و نيروي زن را در اين راستا براي تأمين كمبودها بسيار عظيم يافتند. لذا با طرح شعار آزادي زن، زنان را از محيط خانواده به شهرها و مراكز صنعتي كشانيدند. ديري نپاييد كه كار خسته كننده و طاقت‏فرسا در كنار دستگاه‏هاي عظيم صنعتي و استفاده نامشروع و آميزش نارواي مردان، زنان را از هر نوع دلخوشي و سلامت اخلاقي و عاطفي محروم ساخت. شايد همين چند نمونه براي شناخت اوضاع تأسف بار در دنياي گذشته و امروز غرب كافي باشد. با اين زمينه ذهني، اگر به جايگاه زن در اسلام بپردازيم بهتر مي‏توانيم در مورد آنچه اسلام به مظلوم‏ترين قرباني تاريخ بخشيده است قضاوت كنيم. به طوري كه موقعيت زن در اين دو انديشه از عدم است تا وجود، از قعر حقارت است تا قله عزت، از ظلمت است تا نور و بالاخره از بندگي است تا آزادگي. نكته جالب توجه اينكه اسلام در سرزميني پيام آزادي و اصالت زن را بر پيامبرش نازل كرد كه خريد و فروش زن به عنوان بخشي از ابزار و وسايل زندگي امري متداول بود و دختر داشتن در اغلب قبايل عرب براي خانواده‏ها مايه ننگ و سرافكندگي بود و زنده به گور كردن دختران معصوم مايه افتخار و عزت. نفوذ افكار قبايل نيمه وحشي نيز مردان را در تحقير و سركوب زنان تشويق مي‏كرد. در چنين فضايي اسلام ظهور مي‏كند و اولين گام او در احياي حقوق زن و اصالت و تساوي او در خلقت با مردان است. پيامبر گرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله از جانب خدا فرياد بر مي‏آورد كه: «پروردگار شما همه را از نفس واحد آفريد و از همان ريشه، نهال وجودي زن را بياراست.» با اين پيام، عملاً به دفاع از حقوق زن در مقابل افكار پوسيده و شومي مي‏پردازد كه زن را مخلوق شيطان دانسته و روح انساني براي او قايل نبودند.
در حالي كه بر اساس قواعد حقوقي حاكم بر خانواده زن جايگاه خاصي دارد كه از جمله آن برخورد خوب و خوش‏رفتاري با آنان است. چنانچه در آيه 19 از سوره نساء مي‏فرمايد: «و عاشروهن بالمعروف». يعني به زنان با احترام برخورد كنيد و حرمت آنان را هيچ گاه نشكنيد. يا مي‏فرمايد مرد بايد حافظ و تكيه گاه مطمئني براي زن باشد: «الرّجال قوّامون علي النساء». اين آيه بدين معنا نيست كه زن در محيط خانه استقلالي نداشته باشد. مفهومش اين است كه قوام زندگي جمعي را بايد بي‏دغدغه براي زن فراهم كرد. همان طور كه زن بر اساس اصل مودّت بايد نيازهاي اخلاقي و عاطفي خانواده را تأمين كند و امانت‏داري و صداقت و حسن خلق از سوي زن، شيرازه خانواده را تشكيل مي‏دهد. محور صلح خانواده، زن است و مردم بايد آن را قدر بدانند و حريم آن را نشكنند. چنان كه در سوره طلاق آن را نهي كرده است: «ولا تمسكوهنّ ضرارا لتعتدوا». از همه مهمتر، قرآن زن را زينت مرد و مرد را زينت زن قلمداد مي‏كند و هويتي يگانه به آنها مي‏بخشد. چنانكه فرمود: «هنّ لباس لكم و انتم لباس لهنَّ» (بقره - آيه 288).
تأكيد مقام عظماي ولايت در پيام به كنگره عظيم حج ما را بر آن داشت كه به جست و جو در درياي معارف كلام وحي بپردازيم.
به تصريح قرآن مجيد افراد منحرف و كج انديش، آيات متشابه را دنبال مي‏كنند تا ايجاد فتنه نمايند.
زن محل تجلي و دميده شدن روح از ناحيه خدا در انسان است و اگر زن نباشد قطعا نسل آدمي منقطع مي‏شود.
قرآن صراحتا به مردان هشدار مي‏دهد كه نسبت به رعايت احكام الهي در محيط خانواده تقوارا رعايت كنند.
هانري هشتم طبق فرماني زنان را از مطالعه كتاب مقدس ممنوع كرد و طبق قانوني كه حدود سال 1850 وضع شد زنان در شمار اتباع كشورشان به حساب نمي‏آمدند.
تأكيد مقام عظماي ولايت در پيام به كنگره عظيم حج ما را بر آن داشت كه به جست و جو در درياي معارف كلام وحي بپردازيم.
به تصريح قرآن مجيد افراد منحرف و كج انديش، آيات متشابه را دنبال مي‏كنند تا ايجاد فتنه نمايند.
زن محل تجلي و دميده شدن روح از ناحيه خدا در انسان است و اگر زن نباشد قطعا نسل آدمي منقطع مي‏شود.
قرآن صراحتا به مردان هشدار مي‏دهد كه نسبت به رعايت احكام الهي در محيط خانواده تقوارا رعايت كنند.
هانري هشتم طبق فرماني زنان را از مطالعه كتاب مقدس ممنوع كرد و طبق قانوني كه حدود سال 1850 وضع شد زنان در شمار اتباع كشورشان به حساب نمي‏آمدند.

مقالات مشابه

المراة فی القرآن الکریم

نام نشریهالغدیر

نام نویسندهراشد الغنوشی

حوزه معنایی واژه نساء در قرآن کریم

نام نشریهمطالعات راهبردی زنان

نام نویسندهبی‌بی‌زینب حسینی, ابوالفضل علیشاهی قعله جوقی

بهشت و پاداش زنان

نام نشریهاندیشه دینی

نام نویسندهمحمود حاجی احمدی

المرأة المسلمة

نام نشریهحضارة الاسلام

نام نویسندهعبدالتواب هیکل

حوّا ميان اسطوره و حقيقت نقد ديدگاه تفسير طبري

نام نویسندهعلی راد, نصر حامد ابوزید

زن ازدیدگاه قرآن

نام نشریهرشد آموزش قرآن

نام نویسندهفاطمه گدازچیان

كتابشناسي زن در قرآن

نام نویسندهمحمدصادق کفیل